جدول جو
جدول جو

معنی گستاخ زبانی - جستجوی لغت در جدول جو

گستاخ زبانی
(گُ زَ)
عمل گستاخ زبان. گستاخ گویی. گستاخ سخنی. بی پروا سخن گفتن
لغت نامه دهخدا
گستاخ زبانی
جسارت در گفتار گستاخ گویی
تصویری از گستاخ زبانی
تصویر گستاخ زبانی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ زَ)
آنکه در گفتار جسور و بی باک باشد. گستاخ سخن. گستاخ گوی. رجوع به گستاخ گوی و گستاخ سخن شود
لغت نامه دهخدا
(گُ)
جسارت ورزی. جسوری:
فراقش گر کند گستاخ بینی
بگو برخیزمت یا مینشینی.
نظامی.
ز بس گوهرکمرهای شب افروز
در گستاخ بینی بسته بر روز.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از گستاخ زبان
تصویر گستاخ زبان
آنکه در سخن جسور باشد گستاخ گوی
فرهنگ لغت هوشیار
جسارت بی پروایی: زبس گوهر کمر های شب افروز در گستاخ بینی بسته برروز. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار